جدول جو
جدول جو

معنی سن رسیدگی - جستجوی لغت در جدول جو

سن رسیدگی(سِ رَ دَ / دِ)
حالت و چگونگی سن رسیده. به زاد برآمدگی. بلوغ. سن رشد
لغت نامه دهخدا
سن رسیدگی
بلوغ، سن رشد
تصویری از سن رسیدگی
تصویر سن رسیدگی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(بَ تَ / تِ)
بالغ. بزاد برآمده. رجوع به بالغ شود
لغت نامه دهخدا
(رَ دَ / دِ)
ناآزموده کاری. نابالغی. (آنندراج). ناتمامی. کامل نشدگی. (ناظم الاطباء). صغر. اندک سالی. بی تجربگی. رسیده و کامل و بالغ نبودن، خامی. (آنندراج) (ناظم الاطباء). کالی. نارسی. ناپختگی
لغت نامه دهخدا
(نَ رَ / رِ دَ / دِ)
نارسیدگی. کالی. نارسی. مقابل رسیدگی به معنی رسیده بودن. رجوع به رسیدگی شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از نرسیدگی
تصویر نرسیدگی
نارسی، کالی
فرهنگ لغت هوشیار